عنوان مقاله: ارائه مولفه ها و شاخص های ارزیابی چابکی زنجیره تأمین شرکت ملی نفت ایران (مورد مطالعه: شرکت مناطق نفت خیز جنوب)
فرمت: Word
حجم فایل: ۸۱ KB
[stextbox id=”grey” caption=”چکیده مقاله” collapsing=”true” mode=”js” direction=”rtl” shadow=”false”]
چابکی زنجیره تأمین
با و جود آنکه ضرورت و اهمیت چابکی زنجیره تأمین با توجه به لزوم سرعت عمل، پاسخگویی به مشتریان، تغییرات روز افزون بازار و نیازهای مصرف کنندگان و… در بسیاری از صنایع، چه از نظر علمی و چه از بعد تجربی، بر کسی پوشیده نیست، شرکت های نفتی در ایران توجه چندانی به این مسائل و ترسیم و توسعه زنجیره تأمین خود ندارند. در مقاله حاضر ضمن مرور ادبیات مربوط به چابکی زنجیره تأمین و جایگاه آن در شرکت های نفتی، به مفهوم سازی چابکی در کل زنجیره تأمین شرکت ملی نفت ایران، تعیین مولفه ها و شاخص های ارزیابی میزان چابکی در زنجیره تأمین و طراحی ارتباطات بین مولفه ها با استفاده از روش های کیفی مانند دلفی و روش های کمی آماری مانند تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری پرداخته شده است.
مولفه ها و شاخص های ارزیابی چابکی زنجیره تأمین در شرکت های نفتی در ایران به صورت جامع (با در نظر گرفتن همه مدل ها و نظرات مطرح شده در این حوزه) و بومی(با در نظر گرفتن شرایط خاص این شرکت ها در ایران) ارائه شده اند. مهم ترین مولفه های ارزیابی چابکی زنجیره تامین عبارتند از محرک ها، توانایی ها و توانمندسازها و همچنین مهم ترین فرایندهای مورد ارزیابی در زنجیره تامین شرکت های نفتی عبارتند از: تدارکات، توسعه، تولید و اکتشاف و انتقال و تحویل نفت و گاز
کلید واژه ها: چابکی زنجیره تأمین، ارزیابی و سنجش، شرکت ملی نفت ایران، شرکت مناطق نفتخیز جنوب، فرایند های اصلی تولید نفت و گاز
مقدمه مقاله ارائه مولفه ها و شاخص های ارزیابی چابکی زنجیره تأمین
با ورود به قرن بیست و یکم، سازمان ها و افراد در حال تجربه پدیدهها و اتفاقات جدیدی هستند که شاید ریشه آنها از سال ها قبل در حال رشد بوده است. ورود عنصر فنّاوری اطلاعات (IT) در هر حوزه، لزوم سرعت عمل و پاسخگویی به مشتریان و تغییرات روز افزون بازار و نیازهای مصرف کنندگان، لزوم انعطاف هر چه بیشتر در سازمان ها و تولید، حرکت به سمت مفهوم چابکی در سازمان است. این مفهوم، که برخاسته از نیاز سازمان های جدید است، در واقع در ایجاد شبکه در حوزه فیزیکی،مجازی، حذف اتلافها در سازمان از جمله مهم ترین تحولات و رویکردهای نوین در حوزه مدیریت و سازمان هستند.
یکی از مفاهیم یا پارادیم هایی که کمتر از دو دهه از عمر آن میگذرد مفهوم چابکی است که برخاسته از نیاز سازمان های جدید به دنبال تکامل رویکردهای پیشین مانند تولید دستی، تولید انبوه، تولید ناب می باشد. از طرف دیگر در طی دو دهه اخیر، مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یکی از کلیدیترین عوامل رقابت و موفقیت سازمان ها مطرح گشته و مورد توجه زیاد محققین و صاحبنظران مدیریت تولید و عملیات بوده است. پیگیری چابکی در زنجیره تأمین نیز به عنوان یک مفهوم ترکیبی در حال حاضر توجه بسیاری از مدیران و صاحبنظران را معطوف خود کرده و محققین درصدد ارائه زوایای جدیدی از این مفهوم نوظهور هستند.
علی رغم آنکه در کمتر از یک دهه اخیر افراد بسیاری به ارائه مولفه ها و شاخص های ارزیابی چابکی زنجیره تأمین پرداخته اند، اما به طور کلی گروهی مراحل اصلی زنجبره تأمین یعنی تدارکات، ساخت و توزیع را محور قرار داده و شاخص های چابکی را مطرح ساخته اند.
مولفه های موثر بر چابکی
( مانند Swafford et al., 2006 ومدل SCOR) و گروهی مولفه های موثر بر چابکی، یعنی محرک ها، توانمندی ها و توانمندسازها را محور قرار داده و سعی در ارائه شاخص این مولفه ها در زنجیره تأمین نموده اند (Lin et al., 2006 Sharifi & Zhang, 2001,). محققین در مقاله حاضر به دنبال ارائه مولفه ها و شاخص های ارزیابی چابکی زنجیره تأمین به صورت جامع هستند. به عبارت دیگر شاخص های ارزیابی هریک از مولفه های چابکی در هریک از مراحل اصلی زنجیره تأمین مشخص و اعتبار سنجی شده است.
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
بنا به نظر کریستوفر (Christopher,1998) امروزه راهحل توانمند رسیدن به مزیت هزینهای لزوماً حجم محصولات و مقیاس اقتصادی نیست، بلکه مدیریت زنجیره تأمین است. از نظر او زنجیره تأمین شبکهای از سازمان های بالادستی تا پائین دستی است که در فرایندها و فعالیتهای مختلفی که در قالب محصولات و خدمات در دست مشتری نهایی ایجاد ارزش میکنند، درگیر هستند. مفهوم مدیریت زنجیره تأمین تا کنون از سوی بسیاری مورد تشریح و واکاوی قرار گرفته است و برخی نیز آن را با مفاهیمی چون لجستیک، مدیریت عملیات، تدارکات و یا ترکیبی از این سه هم معنی گرفته اند (Montzka et al.,1998; Lambert et al., 2005; Chopra & Mindle, 2001).
چابکی به عنوان یک استراتژی برنده برای رشد
در زمانی که چابکی به عنوان یک استراتژی برنده برای رشد و حتی یا به حیات برخی سازمان ها مطرح است، انتخاب رویکرد چابکی در زنجیره تأمین یک گام منطقی به نظر میرسد (Sharifi& Ismail, 2006) از نظر ایشان چابکی در زنجیره تأمین توانایی زنجیره تأمین به عنوان کل و اعضای آن برای همسویی سریع در شبکه با پویاییها و نوسانات در نیازمندیهای مشتریان میباشد. توسعههای موازی در حیطههای چابکی و SCM به معرفی مفهوم «زنجیره و تأمین چابک» منجر گردید (Christopher,2000).
از نظر وی که یکی از اولین مروجین مفهوم چابکی در زنجیره تأمین است، یک زنجیره تأمین برای آنکه واقعا چابک باشد بایستی دارای چهار ویژگی باشد:
- اول حساس به بازار:
- توانایی زنجیره تأمین به درک و پاسخگویی به تقاضای واقعی در بازار دوم فضای مجازی:
- استفاده از فناوری اطلاعات برای تسهیم و تشریک اطلاعات بین خریداران و تأمین کنندگان زنجیره تأمین مجازی با استفاده از ابزارهای پیشرفته الکترونیکی مانند تبادل الکترونیکی داده (EDI) و مانند آن به سرعت، و شفافیت اطلاعات مورد مبادله کمک میکند؛ سوم یکپارچگی فرایند:
همکاری بین خریداران و تأمین کنندگان، توسعه اصول مشترک، سیستمهای مشترک و اطلاعات مشترک و درنهایت شبکهمند بودن: درک این نکته که شرکت به تنهایی نمیتواند موفق باشد و زنجیره تأمین را بایستی به صورت یک شبکه در نظر بگیرد. لین و همکاران مدل مفهومی زنجیره تامین چابک را براساس ادبیات موضوع ارائه دادند. در این مدل مفهومی به ابعاد و مولفه ای چابکی زنجیره تأمین مانند محرک ها، توانایی ها، توانمندسازها و اهداف چابکی پرداخته شده است..(Lin et al., 2006)
وان هوک پس از تحقیقات متعدد سه ویژگی عملیات زنجیره تأمین برای چابک شدن را ارائه میکند:
- مدیریت و بهرهگیری از نوسانات و انحرافها
- پاسخگویی سریع
- پاسخگویی واحد و در حجم کوچک(Van Hoek,2005).
معیارهای ارزیابی چابکی
نکته مهم آن است که شاخص ها و معیارهای ارزیابی چابکی که به مهم ترین آنها در بخش قبل اشاره شد، معمولاً کلی بوده و عمدتاً توانایی های چابکی را سنجیده اند و نه همه ابعاد آن را. نویسندگان مقاله درصدد ارائه معیارها و شاخص های ارزیابی چابکی زنجیره تأمین به صورت جامع و با توجه به همه ابعاد آن می باشند.
…
[/stextbox]