مقاله استراتژی های توانمندسازی زنان

استراتژی ­های توانمندسازی زنان

تعداد زیادی از مطالعات پژوهشی انجام ­شده به توضیح استراتژی ­های توانمندسازی پرداخته­ اند و دیدگاه­ های علمی را وارد گفتمان سیاست­گذاری در حوزه ملی و بین­المللی کرده­اند. تعاونی­ها اهمیت مشارکت زنان و عدالت جنسیتی را در حرکت­های مبتنی بر همکاری درک کرده ­اند حرکتی که باعث تقویت توانایی آن­ها برای افزایش توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی می­ شود و آن­ها را وارد فرایند اصلی توسعه می­کند (دوباشی، ۱۹۹۹؛ ICA، ۱۹۶۹؛ ICA، ۱۹۷۵؛ ICA، ۱۹۹۱؛ ICA، ۱۹۸۰؛ ICA، ۱۹۹۷؛ ILO، ۱۹۹۷؛ NCUI، ۱۹۸۷؛ نیپیرد، ۱۹۹۹؛ ساماخیا؛ ۱۹۹۱؛ شارما، ۱۹۹۵). بسیاری از تعاونی­ های معروف از ایحاد محیط توانمندساز به شکل ضمائم مناسب برای قوانین تعاونی­ ها، کمک و مشوق­ های دولتی برای تعاونی زنان حمایت کرده ­اند زیرا این محیط آن­ها را در رقابت در بازار و بهبود شرایط از طریق مشارکت متعهدانه یاری می­ کند (چابرا، ۱۹۷۸؛ کولکارنی، ۱۹۶۰؛ روکمایی، ۱۹۸۰؛ ساندو، ۱۹۸۰).

برخی از مطالعات بر لزوم سازماندهی زنان فقیر در تعاونی ­های مختص زنان در بخش­ های صنعتی، اعتباری، لبنیات و خانه­ داری تأکید کرده ­اند و معتقدند این کار به زنان کمک می ­کند تا به فرصت­ ها و منابع مورد نیاز برای توسعه و توانمندسازی جمعی خود دسترسی داشته باشند (آرونا کوماری، ۱۹۹۰؛ کولی و کولی، ۱۹۸۶؛ ماتور، ۱۹۹۶؛ ریبا، ۱۹۸۰؛ شارما، ۱۹۹۶). الا بات (۱۹۹۱) در مطالعه خود بر روی تعاونی ­های زنان پتانسیل توانمندسازی کارگران زن آسیب ­پذیر و غیر سازمان­ یافته هند را نشان داد. او به کمک SEWA و تعاونی­ها توضیح می­ دهد که کارگران زن چگونه برای اشتغال تمام ­وقت از نظر امنیت شغلی، امنیت درآمدی، امنیت غذایی و امنیت اجتماعی خود را سازماندهی کرده­اند و این کار چگونه باعث خوداتکایی و افزایش توانایی تصمیم­ گیری آن­ها شده است. علاوه بر این آن­ها به مجموعه ­ای از خدمات نظیر خدمات مالی، بهداشتی، مراقبت از کودکان، وام ­های خُرد، بیم ه­ای، قانونی، شغلی و آموزشی دسترسی پیدا کرده ­اند. در عین حال این نویسنده معتقد است که زنان تعاونی­ های صنعتی را ترجیح می ­دهند زیرا احتمال درآمدزایی این تعاونی­ ها بیشتر است و موجب توانمندسازی زنان می ­شود. مطالعه مشابه رنانا و جابوالا (۱۹۹۴) تأیید می­ کند که تعاونی­ ها یکی از محیط­ های بالقوه برای ترفیع و توانمندسازی از طریق سازماندهی هستند که به موجب آن افراد محروم (که بازار از آن­ها سوءاستفاده می­ کند) می ­توانند اوضاع خود، شرایط زندگی و روابط را تغییر دهند و به تدریج کنترل زندگی خود را به دست بگیرند. مطالعات مشابه به نتایج مشابهی دست یافته ­اند (آنولا، ۱۹۸۰؛ بات، ۱۹۹۴؛ دوئیودی، ۱۹۹۷؛ گورومورتی، ۲۰۰۰؛ رائو، ۱۹۹۶؛ سودا، ۲۰۰۷؛ سوامی و روی، ۲۰۰۰).

تعدادی از پژوهشگران برجسته با طراحی چارچوب توانمندسازی در ارتباط با شمول اجتماعی از حذف موانع سیستماتیک و نهادی و افزایش دسترسی افراد و گروه ­های مختلف به دارایی­ ها، قابلیت­ ها و فرصت­ های رشد (که آن­ها را در تغییر نهادهای تأثیرگذار بر آن­ها یاری می­ کند) حمایت کرده­ اند (بنت، ۲۰۰۲؛ داش، ۲۰۱۱؛ نارایان، ۲۰۰۲ که در مقاله مالورتا و همکاران، ۲۰۰۲ ارجاع داده شده است). تعداد زیادی از مطالعات نیز توانمندسازی زنان فقیر از طریق گروه ­های خودیار، برنامه ­های اعطای وام­ خُرد و ظرفیت­ سازی را بررسی کرده ­اند و نشان داده ­اند که این موارد زنان را در شمول مالی و توانمندسازی اقتصادی کمک می­کنند (بزبورا و پیلای، ۲۰۱۴؛ CDF، ۱۹۹۹؛ هارپر و همکاران، ۲۰۰۵؛ کریشنامورتی، ۱۹۹۶؛ پویالوانان، ۲۰۰۳).

بر اساس مرور منابع که خلاصه منابع نظری و تجربی  مربوط به توانمندسازی زنان را ارائه می ­کند مشخص است که تمرکز اکثر مطالعات بر روی یکی از ابعاد توانمندسازی زنان در تعاونی­ های یک بخش خاص یا یک منطقه خاص بوده است. در واقع شناخت مفهومی دقیقی از توانمندسازی زنان در تعاونی­ ها وجود ندارد. در حوزه توانمندسازی زنان در سطح روستایی در ابعاد مختلف از طریق استراتژی­ های اجرا شده تعاونی­ های منطقه­ ای با کمبود پژوهش مواجه بوده­ایم. با توجه به کمبود پژوهش­ در این حوزه هدف این مطالعه پیشنهادی رفع خلاء پژوهشی موجود است.  

پروژه های مرتبط با توانمندسازی

 

[maxbutton id=”5″ ] [maxbutton id=”4″ ] [maxbutton id=”3″ ] [maxbutton id=”6″ ]

سفارش پروپوزالپشتیبانی: 09120323225

335 بازدید