عنوان پروپوزال: بررسی تأثیرات متقابل هوش عاطفی مدیران و سبک رهبری: بهبود عملکرد کارمندان
رشته تحصیلی: مدیریتی (منابع انسانی)
مقطع: ارشد
√ مدل: دارد
تعداد صفحات: 18 صفحه
فرمت: Word
[stextbox id=”grey” caption=”فهرست مطالب پروپوزال” collapsing=”true” mode=”js” direction=”rtl” shadow=”false”]
پروپوزال هوش عاطفی مدیران و سبک رهبری
- بیان مساله
- اهمیت و ضرورت پژوهش
- مدل مفهومی پژوهش
- پیشینه پژوهش
- جنیه نوآوری پژوهش
- اهداف پژوهش
- هدف اصلی
- اهداف فرعی
- اهداف کلی
- سوالات پژوهش
- سوال اصلی
- سوالات فرعی
- فرضیه های پژوهش
- فرضیه اصلی
- فرضیه های فرعی
- تعاریف واژگان اختصاصی پژوهش
- روش تحقیق
- متغیر های تحقیق
- متغیرهای مستقل
- متغیر وابسته
- روش جمع آوری اطلاعات
- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
- جامعه آماری
- قلمرو تحقیق
- قلمرو موضوعی
- قلمرو زمانی
- قلمرو مکانی
- منابع
[/stextbox][stextbox id=”grey” caption=”توضیحات” collapsing=”true” collapsed=”true” mode=”js” direction=”rtl” shadow=”false”]
پروپوزال هوش عاطفی مدیران و سبک رهبری
هوش عاطفی
سالوی و میر (1990) برای اولین بار بهطور رسمی، اصطلاح هوش عاطفی (EI) را شناسایی کردند و آن را زیر مجموعهی هوش اجتماعی که توانایی نظارت بر احساسات و عواطف خود و دیگران، تمایز قائل شدن بین آنها و بکارگیری این اطلاعات برای هدایت فکر و اقداماتشان را دربرمی گیرد، معرفی کردند.
گولمن هوش عاطفی را «توانایی شناسایی احساسات خود و دیگران به منظور برانگیختن خود و ادارهی کارای عواطف در خود و در روابطمان با دیگران تعریف میکند.
رهبری تحولی
رهبری تحولی ابتدا توسط برنز در سال 1978 توسعه داده شده است. او رهبر تحولی را شخصی تعریف میکند « که در جستجوی انگیزه های بالقوه در پیروان، برآوردن نیازهای سطح بالاتر و درگیر ساختن تمام کارمندان است».
رئوچ و همکاران (1989) رهبری تحولی را با توجه به توانایی یک رهبر به منظور تأثیرگذاری بر ارزش ها، عقاید، دیدگاه ها و رفتارهای دیگران از طریق کار با او و در میان آن ها در جهت انجام مأموریت و هدف سازمان تعریف می کند. تحقیقات متعددی بر هوش عاطفی، سبک رهبری تحولی و تأثیراتشان بر تکتک کارمندان صورت گرفته است، هدف این مطالعه، تحلیل هر یک از این سه حوزه به طور مجزاست. به نظر میرسد هم هوش عاطفی و هم رهبری تحولی با تأثیرات مشابه به خروجیها و عملکرد کارمند مرتبط باشند.
بنابراین، دانستن این مسئله که آیا هردوی هوش عاطفی و رهبری تحولی با هم برای خروجیهای مثبت ضروری هستند یا هرکدام به تنهایی قادر به تأثیرگذاری هستند، ضروری به نظر میرسد. بنابراین، هدف اصلی این مسئله بررسی روابط متقابل پویا بین این سه مفهوم به خصوص نقش تعدیلکنندگی بالقوهی سبک رهبری تحولی بر رابطهی بین هوش عاطفی مدیران و خروجی های کارمند (عملکرد کارمند، رضایت شغلی، تعهد سازمانی، و استرس شغلی) می باشد. (لام ، 151،2012).
…..
[/stextbox]