مدیریت کیفیت جامع
مدیریت کیفیت جامع و عملکرد شرکت
مدیریت کیفیت جامع یک رویکرد مدیریت است که در اوائل دهه ۱۹۸۰ در ژاپن آغاز شد و هدف آن ارتقاء کیفیت و بهره وری در شرکت های تجاری بود. در سال های دهه ۱۹۹۰، مدیریت کیفیت جامع در میان شرکت هایی که از این فلسفه مدیریتی استفاده می کردند، بر رضایت مشتری متمرکز شد و عملکرد شرکت را بالا برد [۲۰]، و به این ترتیب محبوبیت خود را به دست آورد.
جنبش مدیریت کیفیت جـامع نمی تواند موفقیت آمیز باشد، مگر اینکه کارکنان در فرآیند های مختلف کسب و کار شرکت کنند و آموزش دیده تر شوند [۳۴]. اکثر محققین فرض می کنند که منابع انسانی (افراد) برای اجرای روش های مدیریت کیفیت ضروری هستند، زیرا افراد اغلب عناصر کلیدی در عملیات هستند [۱].
به منظور پیاده سازی موفقیت آمیز فلسفه مدیریت کیفیت را در داخل شرکت های کوچک و متوسط، شرکت گیرنده باید دارای صفات رهبری قوی باشد که بتوانند سبک های مدیریت پروژه عالی را نمایش دهند [۱۴]. مدیریت ارشد و فرهنگ نیز یک مفهوم ضروری محسوب می شوند و برای مدیران ارشد ضروری است تا بتواند به پشتیبانی کامل اعمال مدیریت کیفیت جامع در سازمان بپردازد.
بسیاری از شرکت های کوچک و متوسط به طور پیش فرض، در فرهنگشان، شخصیت مدیریت ارشد را انعکاس می دهند و این از نظر تغییراتی که ممکن است آن ها بتوانند ایجاد کنند، محدودیت هایی را وجود می آورد [۱۴، ۳۵]. چالش قبل از مدیریت ارشد این است که فرهنگ سازمانی را که از کنترل کیفیت و مدیریت فلسفه مدیریت پشتیبانی می کند، پرورش دهد. ساختار سازمانی در شرکت های کوچک و متوسط دارای رابط های اداری کمتر، به طور معمول منجر به ایجاد یک محیط کاری انعطاف پذیر تر می شود. همچنین، شرکت های کوچک و متوسط هند دارای مشکل خاص خود هستند.
….
منبع: Modir123.com