بازاریابی اینترنتی
بازاریابی اینترنتی در میان مباحث بازاریابی عمر چندانی ندارد و با توجه به زمان کمی که از رونق گرفتن تجارت الکترونیکی میگذرد میتوان آن را رشتهای جدید به حساب آورد. قبل از ورود به مبحث بازاریابی اینترنتی لازم است مقدمه کوتاهی درباره بازاریابی و هدف از انجام آن ارائه شود.
پیدایش و مفهوم بازاریابی
قبل از آغاز قرن بیستم شهرنشینی به معنای فعلی آن رواج چندانی نداشت و اکثر مردم در حومه شهرها و در روستاها زندگی میکردند. در حالی که با شروع قرن بیستم این موضوع برعکس شد و تمرکز بیشتر جمعیت در شهرها همراه با رشد شهرها، سبب افزایش رقابت و رشد تکنولوژی شد. استفاده از تکنولوژی و تولید انبوه محصولات و رقابت شدید بین تولید کنندگان، اهمیت بازاریابی را بیشتر نمود.
تصور عمومی از مدیریت بازاریابی، تلاش برای یافتن مشتریان کافی برای محصول فعلی شرکت است؛ اما این نگاهی بسیار محدود به موضوع است. هر سازمان برای محصولات خود دارای یک سطح تقاضای مطلوب است. در هر مقطع زمانی، یک شرکت ممکن است با فقدان تقاضا یا تقاضای بیقاعده و غیر معمول و یا تقاضای زیاد از حد روبرو باشد. این وظیفه مدیریت بازاریابی است که راهحلهای لازم برای روبرو شدن با وضعیتهای مختلف را بیابد.
مدیریت بازاریابی نه تنها وظیفه جستجو برای تقاضا و افزایش آن، بلکه تغییر دادن و حتی کاهش آن را نیز بر عهده دارد. بنابراین، برای نیل به این اهداف شرکت، مدیریت بازاریابی میکوشد به طریقی که میتواند سطح، زمانبندی و ماهیت تقاضا را تحت تأثیر قرار دهد به عبارت ساده، مدیریت بازاریابی، همان مدیریت تقاضا است (کاتلر، ۲۰۰۷).
کاتلر در مقاله کلاسیک خود به چهار اصل در بازاریابی اشاره نموده است:
بازاریابی برخورد دو یا چند واحد اجتماعی می باشد که در هر کدام، یک یا تعداد بیشتری انسان نقش آفرینی میکنند.
حداقل یکی از واحدهای اجتماعی، به دنبال یک واکنش به خصوص از طرف یک یا تعداد بیشتری از این واحدها در مورد موضوعات اجتماعی است.
احتمال واکنش بازار ثابت نیست.
بازاریابی تلاشی است که از طریق ارایه پیشنهادهای با ارزش، به منظور ایجاد واکنش مورد علاقه انجام میشود.
کاتلر تاکید زیادی بر مرکزیت معامله داشته و اینکه هسته مرکزی بازاریابی همان تولید واکنشهای مورد علاقه در اشخاص و ارائه پیشنهادهای با ارزش برای آنها است. روندی که بازاریابی در گذر زمان طی کرده است را میتوان به مراحل زیر تقسیم نمود:
الف) تولید انبوه
با استفاده از نوآوری و خلق ماشینآلات در اوایل قرن بیستم مقیاس تولید اهمیت یافت. افزایش سطح زندگی و درآمد باعث شد تا مصرف کننده نیاز به محصولاتی فراتر از محصولات ابتدایی داشته باشد. بدین ترتیب زمان ایجاد خط تولید فرا رسید. در این زمان افرادی مانند هنری فورد سیستم کارخانهای را ایجاد نمودند. با استفاده از سیستم کارخانه ای میزان تولید به شدت افزایش و به طور همزمان هزینههای تولید نیزپایین آمد. کلید تولید انبوه میزان تولید بود. این امر نیاز به استاندارد سازی داشت. در این زمان بازاریابی به صورت متمرکز بر قیمت پایین تاکید داشت.
ب) تمرکز بر کیفیت
با افزایش تولیدکنندگان و بی اثر شده حربه قیمت تولیدکنندگان ناچار به رقابت با یکدیگر شدند و در گام نخست این رقابت در کیفیت محصولات تولیدی خود را نشان داد. با حضور شرکتهای ژاپنی و تمرکز آنان بر مواردی مانند بهبود کیفیت، بازاریابان شروع به تاکید بر کیفیت نمودند.
ج) اهمیت یافتن نام تجاری
درست زمانیکه تلویزیون رشد یافت، خیلی از شرکتها در حال ایجاد سیستم جدید بازاریابی بودند. در این زمان مدیریت نام تجاری به وجود آمد. مدیریت نام تجاری روی یک خط تولید کالا تمرکز داشته و این خط اقدام به تولید نوع خاصی از کالا نموده و هر یک را جداگانه مدیریت می نمود. تمرکز بر روی یک خط تولید این اجازه را به بازاریابان داده تا بتوانند تبلیغات خود را مدیریت و بازده آن و سهم خود از بازار را مورد ارزیابی قراردهند.
د) اهمیت یافتن مشتری
در دهه ۱۹۸۰ بازاریابی باز هم دستخوش تغییر گردید. در این دهه بازاریابی مستقیم با استفاده از بانک اطلاعاتی کامپیوتری که با انجام خدمات چاپی نیز ترکیب شده بود، گسترش یافت. اهداف به دسته های کوچکتری تقسیم شده و بازارهای هدف از بخشهای کوچکتری تشکیل میشدند. علاوه بر تقسیم بندی جزئی و کوچکتر، سفارش دادن کالا و تولید بر حسب خواسته مشتریان نیز در همین دوران مطرح شد.
ه) رفتار اقتضایی با هدف کسب سهم بازار
در بازاریابی امروز از تمامی ابزارهای ممکن برای جذب مشتری استفاده میشود. بسته به هدفی که سازمان برای خود در نظر گرفته است، استفاده از قیمت پایین، تمرکز بر کیفیت، مطابق ساختن کالا با سلایق مشتری و بسیاری از موارد دیگر ممکن است مورد استفاد قرار گیرند. (صالحی طالقانی، ۱۳۸۷)
تعاریف بازاریابی اینترنتی
برای بازاریابی اینترنتی تعاریف مختلفی را میتوان ارائه داد. اکثر این موارد از نظر محتوایی با یکدیگر همپوشانی دارند. برخی از این تعاریف عبارتند از:
در یک تعریف کلی واژه بازاریابی اینترنتی به استفاده از اینترنت جهت انجام تبلیغات، فروش کالا و خدمات اطلاق میگردد. در تعریفی خاصتر بازاریابی اینترنتی بخشی از تجارت الکترونیک است که مدیریت اطلاعات، روابط عمومی، خدمات مشتریان و بخش فروش را در بر دارد (باجاج و دبجانی، ۱۳۸۹).
بازاریابی اینترنتی در اصل هنر استفاده از روشهای مختلف تبلیغاتی در وب و تکنیکهای ترویج و اطلاع رسانی در اینترنت برای مدیریت جریان فروش کالا و خدمات از طریق اینترنت است. سه ابزار اصلی برای مدیریت بر بازارهای اینترنتی عبارتند از: رتبهبندی موتورهای جستجو، تبلیغات و آگهیهای اینترنتی و گسترش ارتباطات (صالحی، ۱۳۸۷).
در سادهترین تعریف از بازاریابی اینترنتی میتوان گفت بازاریابی اینترنتی همان بازاریابی سنتی است که به صورت آنلاین انجام میشود. این تعریف در عین سادگی مفهومی بسیار پیچیده دارد. در بازاریابی اینترنتی اساس کار تغییری پیدا نکرده است اما بعضی از مفاهیم و ابزارهای خاص تغییر پیدا کردهاند.
مزایای بازاریابی اینترنتی
مزایای زیادی را میتوان برای بازاریابی اینترنتی برشمرد. بدیهی است که بیشتر این مزایا به ذات استفاده از اینترنت برمیگردند و میتوان آنها را با هم یکی دانست. برخی از این مزایا عبارتند از: (بختایی، ۱۳۸۶)
ایجاد فرصت های تجاری جدید برای صنایع و بنگاه های بازرگانی
امکان کنترل و مانیتورینگ مداوم نتایج و بهینه سازیهای مستمر
جلوگیری از اتلاف وقت و کاهش ترددهای بیمورد
کمک به محیط زیست و مصرف بهینه منابع انرژی
کاهش هزینههای تبلیغات و سربار و ایجاد رقابت در سطح بین المللی
دسترسی سریع به اطلاعات
حضور نداشتن واسطه و در نتیجه کاهش قیمتها
ورود به بازارهای فرامنطقهای در جهت بازاریابی جهانی
گسترش دامنه کسب و کار و به تبع آن افزایش فروش و درآمد
پشتیبانی بهتر، سریعتر و مؤثرتر
افزایش توان بازاریابی با در نظر گرفتن علایق مشتریان
بازاریابی فرد به فرد
استفاده از توان تبلیغاتی چند رسانهای
افزایش توان ارتباطی با استفاده از وب سایت
امکان توسعه فعالیتها به مناطق کمتر توسعه یافته و دسترسی آسان به منابع مناطق توسعه یافته
افزایش میزان آگاهی و افزایش حق انتخاب مشتریان که به مشتریان امکان میدهد که در کمترین زمان، بهترین و مناسبترین انتخاب در خرید خود را داشته باشند.