عنوان مقاله: رویکرد ارزیابی و انتخاب عرضه کنندگان در طول زنجیره تأمین با استفاده از تکنیک ترکیبی فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و برنامهریزی خطی چند هدفه فازی (مطالعه موردی مرکز بهمن موتور)
فرمت: Word
حجم فایل: ۶۸ KB
[stextbox id=”grey” caption=”چکیده مقاله” collapsing=”true” mode=”js” direction=”rtl” shadow=”false”]
انتخاب عرضه کنندگان در طول زنجیره تأمین
در دهه اخیر، نحوه تأمین مواد اولیه و انتخاب تأمینکنندگان در زنجیره تأمین، چالشی برای بیشتر سازمانها بوده است. از آنجا که عملکرد تأمینکنندگان، اثر اساسی بر موفقیت یا شکست زنجیره تأمین دارد، انتخاب تأمینکننده، یک وظیفه راهبردی شناخته میشود.
از این رو در این تحقیق که در مرکز بهمن موتور انجام گرفت، سعی بر آن است تا ضمن شناسایی معیارهای مهم در انتخاب تأمینکنندگان و تعیین اهمیت هر یک از آنها از نظر کارشناسان، بهترین تأمینکننده انتخاب گردد. بنابراین، ابتدا معیارهای اصلی انتخاب تأمینکنندگان برای یک قطعه از قطعات مرکز بهمن موتور با نظرسنجی از کارشناسان مربوطه از طریق پرسشنامه شناسایی شد و سپس با استفاده از روش AHP فازی بر اساس روش آنالیز توسعه، امتیاز هر معیار و وزن هر تأمینکننده در ارتباط با هر معیار تعیین شد و بعد از آن، یک تابع هدف فازی برای هر معیار ایجاد شد که هدف از آن، حداکثر کردن عملکرد تأمینکننده در ارتباط با هر معیار بود پس از خارج کردن مدل از حالت فازی، با استفاده از روش جمع پذیری وزنی، بهترین تأمینکننده انتخاب شد.
کلید واژهها: زنجیره عرضه، فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، منطق فازی، برنامهریزی چندهدفی فازی
[/stextbox][stextbox id=”grey” caption=”مقدمه مقاله” collapsing=”true” mode=”js” direction=”rtl” shadow=”false”]
مفهوم مدیریت زنجیره تأمین در صنایع
در دو دهه اخیر با به کارگیری مفهوم مدیریت زنجیره تأمین در صنایع، موضوع انتخاب تأمینکننده، توجه زیادی را جلب کرده است و روش شناساییهای مختلفی برای آن ارائه شده است. از آنجا که مواد خام و قطعات، مهمترین بخش از هزینههای یک شرکت را به خود اختصاص میدهند، مدیریت خرید صحیح، اهمیت قابل توجهی در کارایی، اثربخشی و سودآوری یک موسسه دارد. از سوی دیگر، امروزه با توجه به مفاهیم جدید مدیریت زنجیره عرضه و موارد مشابه که موجب ایجاد مشارکت با تأمینکنندگان و روابط نزدیک شرکت با تأمینکنندگان میشود، تأمینکنندگان و مشتریان، دیگر عنوان رقبای سازمان شناخته نمیشوند بلکه اعضایی از یک مجموعه اصلی با نام زنجیره تأمین هستند که هدف هر یک، حداکثر کردن سود و افزایش بهرهوری کل زنجیره است.
ارزیابی و انتخاب تأمینکنندگان
تحقیقات بسیار زیادی در باره فرایند انتخاب تأمینکننده صورت پذیرفته است که هر کدام از جنبه خاصی به این مسأله توجه کردهاند. در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود.
گابالا اولین محققی بود که در ۱۹۷۴، برنامهریزی ریاضی را برای انتخاب تأمینکننده در یک مورد واقعی به کار برد. او از برنامهریزی مختلط عدد صحیح برای حداقلکردن کل قیمت اقلام تخصیص داده شده به هر تأمینکننده استفاده کرد. او همچنین یک برنامهریزی مختلط عدد صحیح یک هدفه را برای حداقل کردن جمع خرید، هزینههای موجودی و حمل و نقل ـ با در نظر گرفتن چند آیتم، چند دوره زمانی، کیفیت، تحویل و ظرفیت ـ تدوین کرد.
انتخاب عرضه کنندگان در طول زنجیره تأمین
دهل در ۲۰۰۳ یک رویکرد برنامهریزی عدد صحیح مختلط چند هدفه را ارائه کرد که همزمان تعداد تأمینکنندگان و مقدار سفارش تخصیصی به هر کدام را در محیط منبعیابی چند منبعی با چند محصول تعیین میکرد.
وانگ و همکارانش در ۲۰۰۵ یک روششناسی تصمیمگیری را برای زنجیره عرضه طراحی کردند که مدیرکارخانه را قادر به انتخاب تأمینکنندگان مناسب میسازد. در این روششناسی، از تکنیکهای AHP و برنامهریزی آرمانی استفاده شده است. سوکلی و همکارانش در ۲۰۰۸ از یک روش ترکیبی شامل AHP و برنامهریزی خطی چندهدفه فازی، برای انتخاب تأمینکنندگان استفاده کردند و نشان دادند که نتیجه مدل ترکیبی در مقایسه با حالتی که مسأله انتخاب تأمینکننده تنها با مدل AHP حل میشود، سازگاری بیشتری دارد با واقعیت و لذا استفاده از مدل ترکیبی را برای قطعات در کلاس A پیشنهاد کردند.
ارزیابی و انتخاب تأمینکنندگان
در تحقیق حاضر، برای ارزیابی و انتخاب تأمینکنندگان از دو مقاله استفاده شده است: سوکلی (۲۰۰۸) و «اوبرین و قدسی پور» (۱۹۹۸).
اهداف اصلی این تحقیق عبارتست از تعیین معیارهای مهم در انتخاب تأمینکنندگان و اهمیت هر یک از آنها از نظر مدیران در انتخاب فروشندگان با استفاده از روش فرایند آنالیز سلسله مراتبی فازی. سپس با استفاده از روش برنامهریزی خطی چندهدفه فازی، انتخاب تأمینکنندگان با توجه به معیارهای شناسایی شده، بهینه خواهد شد.
بقیه مقاله به صورت زیر سازماندهی شده است:
ابتدا به تشریح معیارها و تکنیکهای انتخاب تأمینکننده پرداخته میشود و در ادامه، مباحثی در ارتباط با فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، روش آنالیز توسعه، نحوه تعیین نرخ سازگاری و مدل برنامهریزی خطی چندهدفه فازی بیان میگردد. در بخش پایانی، گامهای اصلی اجرای تحقیق به همراه یک مثال عددی واقعی که در مرکز بهمن موتور اجرا گردید ـ آورده میشود.
انتخاب معیارهای ارزیابی تأمینکنندگان
هدف از انتخاب، شناسایی تأمینکنندگانی با بالاترین پتانسیل برای رفع نیازهای شرکت به طور سازگار و با هزینه قابل قبول میباشد.
به طور کلی، در تصمیمات مربوط به انتخاب تأمینکننده، دو موضوع از اهمیت ویژه برخوردار هستند. یکی اینکه چه معیارهایی باید استفاده شود و دیگری اینکه چه روشهایی برای مقایسه تأمینکنندگان باید به کار رود. آنالیز این دو موضوع در انتخاب تأمینکننده، توجه بسیاری از دانشگاهیان و مدیران خرید را از دهه ۱۹۶۰ جلب کرده است. از ۱۹۹۴، معیارهای جدیدی در مقالات مربوط به انتخاب تأمینکننده ارائه شدهاند که برخی از آنها توسعه معیارهای اولیه دیکسون هستند و برخی دیگر با توسعه فلسفه مدیریت به وجود آمدهاند؛ به طوری که دو معیار تحویل و کیفیت همچنان به عنوان معیارهای مهم انتخاب مطرح میباشند و طراحی و توسعه محصول و انعطافپذیری، دو معیاری هستند که به تازگی با توسعه مدیریت زنجیره تأمین در ادبیات مربوطه آورده شدهاند.
تکنیکهای انتخاب تأمینکننده
وبر و همکارانش، رویکردهای کمّی برای انتخاب تأمینکننده را در ۳ طبقه گروه بندی کردند: مدلهای وزنی خطی، مدلهای برنامهریزی ریاضی، و رویکردهای آماری/ احتمالی
الف) مدلهای وزنی خطی
ب) مدلهای برنامهریزی ریاضی
ج) مدلهای آماری
فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی
روششناسی FAHP براساس مفهوم تئوری مجموعه فازی که توسط پروفسور لطفیزاده در ۱۹۶۵ ارائه کرد بنا نهاده شده است. فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)،AHP «ساعتی» را از رهگذر ترکیب آن با تئوری مجموعه فازی بسط میدهد. در AHP فازی، بعد از ایجاد ساختار سلسله مراتبی برای مسألهای که باید حل شود، برای نشان دادن اهمیت نسبی عوامل متناظر با معیارها از مقیاسهای نسبی فازی استفاده میشود. به این ترتیب، یک ماتریس قضاوت فازی ساخته میشود، امتیازات نهایی گزینهها توسط اعداد فازی ارائه میگردند، و گزینه بهینه از رهگذر رتبهبندی اعداد فازی با استفاده از عملگرهای جبری خاص به دست میآید.
مفاهیم و تعاریف فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی بر اساس روش آنالیز توسعه
وقتی تصمیمگیرنده با یک مسأله غیر قطعی و پیچیده مواجه میشود و قضاوتهای مقایسهای خود را به صورت نسبتهای غیر قطعی مانند “حدوداً دو برابر مهمتر” و “بین دو تا چهار برابر کماهمیتتر” بیان میکند، گامهای AHP استاندارد و به خصوص، رویکرد اولویتبندی بردار ویژه نمیتوانند به عنوان رویههای درست در نظرگرفته شوند. در ۱۹۹۶، یک محقق چینی به نام «یونگ چانگ»، روش تحلیل توسعهای را ارائه کرد. در این روششناسی، اعداد فازی مثلثی همه عناصر را در ماتریس قضاوت و بردارهای وزن این روش، به علت سادگی محاسباتش، در اکثر تحقیقات به کار میرود.
…
[/stextbox]
[maxbutton id=”5″ ] [maxbutton id=”4″ ] [maxbutton id=”3″ ] [maxbutton id=”6″ ]