تاریخچه اندازهگیری ریسک:
در سال ۱۹۵۲، هری مارکویتز با ارائه مدلی کمی، به اندازهگیری ریسک پرداخت و با معرفی مدلی مبتنی بر ریسک و بازده و ارائه خط مرز کارا برای اولین بار مقوله ریسک را در کنار بازده و انحراف معیار قرار داد. شاگرد او ویلیام شارپ شاخص بتا را برای تغییرات نسبی ارزش یک سهم در قبال تغییر ارزش بازار ارائه و با معرفی مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای، مدیریت علمی پرتفوی را پایهگذاری نمود. مک کالی سنجه دیرش را به عنوان ملاک اندازهگیری ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت معرفی کرد و بر اساس آن مدیریت داراییها و بدهیها و طراحی استراتژیهای مدیریت ریسک از جمله تطابق دیرش و مصونسازی ارائه گردید. ادامه کارهای مک کالی به رابطه غیرخطی ارزش اوراق بهادار با درآمد ثابت و نرخ سود بازار منتهی شد و معیار تحدب به عنوان شاخصی دقیقتر برای محاسبه ریسک این اوراق معرفی گردید (رادپور و همکاران، ۱۳۸۸).
در سالهای بعد، روشهای دیگری از جمله واریانس و انحراف معیار، نیمه واریانس، میانگین انحرافات مطلق، ضریب تغییر، دامنه و احتمال بازدهی منفی مورد استفاده قرار گرفت (برزنده و حسینی، ۱۳۸۰).
بعد از دهه ۱۹۷۰، نرخهای بازدهی تعدیل شده بر اساس ریسک، ملاک ارزیابیها قرار گرفت. در سال ۱۹۹۶ موسسه جی پی مورگان مدل ارزش در معرض خطر را معرفی کرد. این معیار تمامی انواع ریسک را در یک عدد خلاصه و مقداری از سرمایه یک موسسه را که در معرض زیان قرار میگرفت، تعیین مینمود (رادپور و همکاران، ۱۳۸۸).
منبع: modir123.com